سایت باکس نما

داستان نام یک گروه خلافکار به اسم لانتوری است. لانتوری متشکل از سه مرد و یک زن است. کار آنها دزدی و زورگیری است. سردستهٔ لانتوری پسری است به نام پاشا. که ناخواسته عاشق زنی به نام مریم می شود. اما پس از بی توجهی مریم وی ...

مایان که یک سازنده بازی است و سرزمین بازیوو را خلق کرده است، برای آنکه سرزمین خود را از دست سیلوس نجات دهد به دنبال کودکی در میان کودکان زمین می گردد. وقتی ژوبین دست و پا چلفتی انتخاب می شود، دیگر بدتر از این نمی شود! «بازیوو»، برنده دیپلم افتخار جایزه مرکز توسعه سینمای کودک و بهترین فیلمنامه سینمایی ایران از جشنواره بین‌المللی فیلم‌های کودکان و نوجوانان اصفهان شده است.

“اختاپوس” از درون یک غار، امورات قلعه را فرمانروایی می‌کند. او برای به دام انداختن آهوها و نوشیدن عصاره تن آن‌ها “بل بله” را به خدمت گرفته اما آهوها با نقشه‌ای “پیشونی‌سفید” از قلعه فرار می‌کنند. از سوی دیگر مادر “آهو پیشونی‌سفید” برگشته تا آهو را از “سالار” یعنی پدر خوانده‌اش پس بگیرد و “پیشونی‌سفید” به دلیل رنجش از سالار، می‌خواهد به پیش مادرش بازگردد اما..

دو آس و پاس و دله دزد به نام های «کریم» و «فرشاد»، خیلی اتفاقی، سرنخی برای یافتن گنج «تزار» روسیه به دستشان می رسد. بعد از کشمکش های فراوان مجبور می شوند برای یافتن گنج با همدیگر همکاری نمایند…

داستان زوجی است که در حال مهاجرت به استرالیا هستند و تنها چند ساعت به پروازشان مانده. آنها با قبول نگهداری نوزاد یکی از همسایه ها درگیر مشکلاتی میشوند که میتواند آینده انها را به خطر بیاندازد....

سهراب و گندم زندگی مشترک و آرامی دارند تا اینکه با بالا رفتن قیمت ارز، ادامه کار سهراب در شرکتی که در آن مشغول به کار است با مشکلاتی مواجه می‌شود.

سینه‌سرخ پرنده عجیبییه!؟، بهارا میره، زمستونا برمی‌گرده، از سرما و سختی نمی‌ترسه، کوچ نمی‌کنه، دونه‌اش رو پیدا میکنه، یا لونه‌اش رو تغییر میده، ما همه‌مون سینه سرخیم…

معدنچیا میگن: هرچی بیشتر دنبال الماس بگردی، کمتر پیداش می‌کنی. به عقیده اونا، الماسه که آدمشو پیدا می‌کنه. اونه که تصمیم می‌گیره دست کی بیوفته و رو انگشت کی بشینه.

داستان خواهر و برادری به نام حنا و امیرعلی است که از عروسکی به نام بام بالا کمک می گیرند تا پدر و مادر خود را آشتی دهند. بام بالا عروسکی است که به همه بچه ها کمک می کند به آرزوهای خود برسند. در قسمتی از فیلم، همه بزرگسال های شهر به دست او تبدیل به مجسمه می شوند تا بچه ها با خوشحالی و فارغ از امرونهی آن ها هر کاری که دوست دارند انجام دهند.