سایت باکس نما

کامیار، پسر فرهاد کاویان که به تازگی به ایران بازگشته و مسئولیت کارهای شرکت پدر و نامادری اش سیمین را برعهده دارد، طی قمار خطرناکی با چالش هایی مواجه می شود که پای او را به زندگی شکوه و دختر در آستانه ازدواجش آوا باز می کند.

«فرار کردم، یادم بره، از یاد همه رفتم...»؛ شخصیت اصلی تصمیم می‌گیرد گذشته‌اش را فراموش کند، اما با چالش‌های تازه‌ای روبه‌رو می‌شود.

عماد یک روحانی برجسته و استاد دانشگاه است و در برنامه های تلویزیونی نیز به اجرای برنامه می پردازد. او همراه با همسرش یک موسسه خیریه را مدیریت می کنند. همه چیز خوب به نظر می رسد، تا اینکه اتفاقاتی غیرمنتظره رخ می دهد و...