سایت باکس نما

هما حقی و نامزدش به همراهِ خانواده حقی آماده می شوند تا برای شب تولدِ همایون حقی، پدرِ خانواده او را غافل گیر کنند. اما با رسیدن پدر، همه ی خانواده غافل گیر می شوند...

سریال آقازاده (اقازاده) درباره حامد است که در شب عروسی اش پس از دستگیری نیما، واقعیتی هولناک برایش آشکار می شود...

مافیا نوعی مسابقه و سرگرمی دوستانه و خانوادگی است که در آن دو گروه مافیا و شهروند باید با آزمون و خطا یکدیگر را شناسایی کنند تا در نهایت بتوانند مافیا را از شهر بیرون کرده و شهروندان پیروز شوند. در برنامه «شب های مافیا» محمدرضا علیمردانی بازیگر و مجری کشورمان به عنوان لیدر یا برگزار کننده در بازی حضور دارد و در واقع فرمان بازی در دستان او قرار دارد. در این مسابقه بازیگران زیادی حضور دارند و روند مسابقه بدین شکل است که در هر فصل از 12 بازیگر برای حضور در این مسابقه دعوت به عمل می آید و در نهایت با 2 گروه 12 نفره مردان و یک گروه 12 نفره خانم های هنرمند این مسابقه آغاز می شود.

آدم‌های كوچيک، رد پاشون هم كوچيكه، براي همين راحت‌تر پاك ميشه

ما رفیق بازیم، پای حق وای میستیم، بزنن می زنیم، بکشن، میکشیم، ما هفتا تا تهش می ریم

وزارت فرهنگ و هنر در سال ۱۳۱۰ تصمیم به تشکیل کانون بانوان گرفته تا با تشکل‌های مشابه رقابت و سپس آن ها را حذف کند. میرزا محمود زنبورکچی کارمند عالی‌رتبه‌ اداره‌ سجل احوال، دعوت می شود تا در کنار دلبرجان تاجرباشی مسئولیت انتخاب اعضا و سپس فعالیت کانون را بر عهده بگیرد و …

«ضد» یک بازی گروهی استدلالی و استنتاجی ست که در هر قسمت ۱۰ نفر در نقش جاسوس ها و ضد جاسوس ها و گروگان یا توریست به یک رقابت ذهنی و جذاب می پردازند. در این فصل از رئالیتی شوی ضد، سه گروه حضور دارند و هر گروه، سه بازی اختصاصی انجام می‌دهد و در نهایت بازیکنان برتر انتخاب و به فینال می‌روند.

یک مترجم جوان در شغلش مسیرهای تازه‌ای را کشف می‌کند. رفتن در این مسیرهای پر پیچ و خم باعث می‌شود تا او به رازی خانوادگی پی ببرد که بر زندگی و آینده‌ خود و خانواده‌اش سایه می‌اندازد. سایه‌ای که می‌تواند آرامش یک شهر را تهدید کند.

در خلال جنگ‌جهانی دوم، ده نفر از بازیگران در نقش های متفاوت پارتیزان ، سرهنگ کسلر ، گشتاپو، خلبان، راینهارد و .... در کافه کاندید واقع در بلژیک ۱۹۴۵ جمع می شوند تا یک بازی واقعی و‌ رئال را انجام دهند‌.

در ایران، تهران، 1332، شهرزاد و فرهاد همدیگر را دوست دارند و قصد ازدواج دارند، اما مافیای بزرگ، بزرگ آقا سرنوشت دیگری را برای آنها رقم زده است.