سایت باکس نما

«تهران: شهر عشق» طنز تلخ عاشقانه ای است در مورد سه شخصیت که علیرغم هیاهوی بی حد و حصر ابر شهر تهران احساس تنهایی می کنند و در راه پر کردن این تنهایی به ...

داستان فیلم به گونه ای است که در آن از کودک پنج ساله تا پیرمرد صد ساله نقش آفرینی دارند و در طول قصه ماجراهای جذابی را رقم می زنند.

فردی دفتر ازدواج و طلاق دارد و مشاوره خانواده هم هست. برادرش در خارج از کشور مجری شبکه‌های معاند شده و همین مسأله برای او مشکلات زیادی فراهم ساخته، به توصیه یکی از دوستانش برای اینکه جو متشنج کمی آرام شود و او کمی از حاشیه دور بماند راهی مسافرت می‌شود و در مسیر به خانم جوانی آشنا می‌شود.

پسری که سال‌ها از پدرش بی خبر است، به یکباره متوجه می‌شود پدرش از مسئولین بالا رتبه است و تصمیم می‌گیرد وارد زندگی یقه سفیدها شود…

فرزندان بشیر و اصلان درست در بدو تولد در بیمارستان با یکدیگر جابجا شده‌اند. بشیر کشاورز و اصلان دهقان، تحلیل‌گران متعلق به دو جبهه سیاسی هستند که همیشه در حال رقابت با یکدیگرند و ...

دروغ هیچ‌وقت کارساز نیست! عمدتا دردسرساز می‌شود...

پسری به نام امید در مسطح فضایی تیانا جامانده است و به خاطر علاقه‌اش به دختر پادشاه تیانا (شیمبا) قصد برگشت ندارد اما دستگاه تصویری سفینه تورنادو آلارم می‌دهد. خانم خوش‌خیال در حال افتتاح تورنادو به‌ عنوان رستوران تورنادو است اما بچه‌ها…

فیلم قندون جهیزیه قصه زوج جوانی است که موعد اجاره خانه‌شان پایان یافته و باید خانه را تخلیه کنند. آن‌ها که با مشکلات مالی زیادی مواجه هستند، تصمیم می‌گیرند خانه را بدون اطلاع صاحب خانه چند روزی به یک گروه فیلمبرداری اجاره بدهند.

داستان از مجلس عروسی مرجان (مونا احمدی) آغاز می‌شود. در میانه‌های عروسی مأموران برای دستگیری داماد خلافکار (سروش صحت)وارد می‌شوند و میهمانان هم فرار می‌کنند. در این میان ریختن آب آلبالو روی پیراهن داوود گرامی (ساعد سهیلی) باعث می‌شود تا دوست داوود, مجید (علی صادقی)که خیال می‌کند او تیر خورده لباس‌های او را در بیاورد و او را به داخل اتاق ببرد آیدا صوفی (هستی مهدوی فر) هم تصادفاً به همان اتاق می‌رود و یک مأمور آن‌ها را باهم می‌بیند مرجان در اتاق را قفل می‌کند تا داماد خلافکار نتواند فرار کند داوود که نمی‌تواند از اتاق خارج شود تا لباس‌های خود را به تن کند یک مانتو زنانه می‌پوشد و از خانه خارج می‌شود او سوار ماشین آیدا می‌شود ماشین آن‌ها با ماشین پلیس تصادف می‌کند و مأموران که فکر می‌کنند آن‌ها با هم رابطه داشتند بازداشتشان می‌کنند.